پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
عبدلله بن عمر
نوشته شده در پنج شنبه 13 تير 1392
بازدید : 1682
نویسنده : محمد اسلامی
تو صحیح مسلم امده که از عبدلله بن عمر حدیثی است که بر مرده گریه نکنید چون مرده عذاب میبیند و عایشه میگوید منظور پیامبر این است که اگر کافران بر مرده هایشان گریه کنند عذاب مرده هایشان بیشتر میشود و کسی که صلاحیت این رو نداره که نمیدونه گریه بر چه مردگانی جایز نیست آیا صلاحیت روایت حدیث رو دارد؟..

:: برچسب‌ها: صحیح مسلم , عبدلله بن عمر , حدیثی است که بر مرده گریه نکنید چون مرده عذاب میبیند , عایشه میگوید , پیامبر , کافران بر مرده هایشان گریه کنند عذاب مرده هایشان بیشتر میشود , صلاحیت این رو نداره , نمیدونه گریه بر چه مردگانی جایز نیست , آیا صلاحیت روایت حدیث رو دارد؟ ,



لطفا جواب دهید
نوشته شده در سه شنبه 11 تير 1392
بازدید : 1430
نویسنده : محمد اسلامی
با سلام. تو کتاب خلفای راشدین آمده وقتی پیامبر شهید میشوند عمربن خطاب میگوید هر کس بگوید پیامبر مرده است منافق هست و اینکه ابوبکر می اید و میگوید پیامبر مرده است و طبق سخن عمر، ابوبکر منافق هست. شما طبق سخن عمر خلیفه اولتان منافق است و لطفا کتاب خلفای راشدین را مطالعه کنید و پاسخ دهید. ..

:: برچسب‌ها: با سلام , کتاب خلفای راشدین , وقتی پیامبر شهید میشوند , عمربن خطاب , هر کس بگوید پیامبر مرده است منافق هست , ابوبکر میگوید پیامبر مرده است , طبق سخن عمر , ابوبکر منافق هست , خلیفه اول منافق است , خلفای راشدین , مطالعه کنید , پاسخ دهید , ,



ولایت امیرالمومنین
نوشته شده در شنبه 8 تير 1392
بازدید : 1631
نویسنده : محمد اسلامی
ﺑﻪ ﮔﺰﺍﺭﺵ وبسایتﺷﻴﻌﻪ ﺁﻧﻼﻳﻦ،ﻋﻼﻣﻪ ﺳﯿﺪ"ﻣﺤﻤﺪﺣﺴﯿﻦﻃﺒﺎﻃﺒﺎﺋﯽ"ﺻﺎﺣﺐﺗﻔﺴﯿﺮﺍﻟﻤﯿﺰﺍﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﻲ ﻋﺠﯿﺐ ﻭ ﺷﻨﻴﺪﻧﻲ ﺍﺯﺷﺐ ﺍﻭﻝ ﻗﺒﺮ ﺭﺍ ﻧﻘﻞ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ.ﻭﻱ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻣﺎﻋﺎﺭﻑ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ »ﺣﺎﺝ ﻣﯿﺮﺯﺍ ﻋﻠﯽ ﺁﻗﺎﻗﺎﺿﯽ« ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻧﺠﻒ ﺍﺷﺮﻑ ﺩﺭﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﻣﻨﺰﻝ ﻣﺎ، ﻣﺎﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯﺩﺧﺘﺮﻫﺎﯼ ﺍَﻓَﻨْﺪﯼ ﻫﺎ )ﺳﻨﯽ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﻟﺖﻋﺜﻤﺎﻧﯽ( ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ.ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﻣﺮﮒ ﻣﺎﺩﺭ، ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺿﺠﻪ ﻭﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺟﺪﺍً ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﻮﺩ، ﻭ ﺑﺎﺗﺸﯿﯿﻊ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺗﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﻗﺒﺮ ﻣﺎﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﻭﺁﻧﻘﺪﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺣﺎﺿﺮﺍﻥﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ.ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻣﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻗﺒﺮﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ، ﺩﺧﺘﺮ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﺩ: ﻣﻦ ﺍﺯﻣﺎﺩﺭﻡ ﺟﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻡ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪﺍﻭ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﮐﻨﻨﺪ، ﻣﻔﯿﺪ ﻭﺍﻗﻊ ﻧﺸﺪ؛ ﺩﯾﺪﻧﺪﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺎ ﺍﺟﺒﺎﺭ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﺟﺪﺍ ﮐﻨﻨﺪ، ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺟﺎﻧﺶ ﺑﻪ ﺧﻄﺮﺑﯿﻔﺘﺪ.ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻨﺎ ﺷﺪ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﻣﺎﺩﺭﺵﺑﺨﻮﺍﺑﺎﻧﻨﺪ، ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻢ ﭘﻬﻠﻮﯼ ﺑﺪﻥ ﻣﺎﺩﺭﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺑﻤﺎﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ﺭﻭﯼ ﻗﺒﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺎﮎﺍﻧﺒﺎﺷﺘﻪ ﻧﮑﻨﻨﺪ، ﻭ ﻓﻘﻂ ﺭﻭﯼ ﻗﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﺗﺨﺖ ﻩﺍﯼ ﺑﭙﻮﺷﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﯾﭻ ﻩﺍﯼ ﻫﻢﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﺗﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﻤﯿﺮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﻭﻗﺖﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭﯾﭽﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﯾﺪ.ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﺷﺐ ﺍﻭﻝ ﻗﺒﺮ، ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ،ﻓﺮﺩﺍ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺳﺮﭘﻮﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺗﺎﺑﺒﯿﻨﻨﺪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺩﺧﺘﺮ ﭼﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺩﯾﺪﻧﺪﺗﻤﺎﻡ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺳﺮﺵ ﺳﻔﯿﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﻃﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﯼ؟ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻔﺖ: ﺷﺐ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻣﺎﺩﺭﻡﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ، ﻧﺎﮔﺎﻩ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺍﺯﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻧﺪﻭ ﺷﺨﺺ ﻣﺤﺘﺮﻣﯽ ﻫﻢ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻭﺳﻂﺍﯾﺴﺘﺎﺩ، ﺁﻥ ﺩﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺳﺆﺍﻝ ﺍﺯﻋﻘﺎﺋﺪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ،ﺳﺆﺍﻝ ﺍﺯ ﺗﻮﺣﯿﺪ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ، ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺭﺳﺖﺩﺍﺩ، ﺳﺆﺍﻝ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺕ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ، ﺟﻮﺍﺏﺩﺭﺳﺖ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻣﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ )ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ(ﺍﺳﺖ.ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﺍﻣﺎﻡ ﺗﻮ ﮐﯿﺴﺖ؟ ﺁﻥﻣﺮﺩ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺳﻂ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﮔﻔﺖ: »ﻟَﺴْﺖُ ﻟَﻬﺎ ﺑِﺎِﻣﺎﻡِ؛ ﻣﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﻭﻧﯿﺴﺘﻢ«ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﺮﺯﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺁﺗﺶ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﯼﺁﺳﻤﺎﻥ ﺯﺑﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪ. ﻣﻦ ﺑﺮ ﺍﺛﺮﻭﺣﺸﺖ ﻭ ﺗﺮﺱ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻭﺿﻊ ﮐﻪﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺳﺮﻡ ﺳﻔﯿﺪﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺁﻣﺪﻡ.ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻗﺎﺿﯽ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭼﻮﻥ ﺗﻤﺎﻡﻃﺎﯾﻔﻪ ﺁﻥ ﺩﺧﺘﺮ، ﺩﺭ ﻣﺬﻫﺐ ﺍﻫﻞ ﺗﺴﻨﻦﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺍﯾﻦ ﻭﺍﻗﻌﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪﻭ ﺷﯿﻌﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﻭﺍﻗﻌﻪ ﺑﺎ ﻣﺬﻫﺐﺗﺸﯿﻊ، ﺗﻄﺒﯿﻖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻣﻦﺍﻣﺎﻡ ﺁﻥ ﺯﻥ ﻧﯿﺴﺘﻢ، ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ )ﻋﻠﯿﻪﺍﻟﺴﻼﻡ( ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ خود دختر ﺑﻪ ﻣﺬﻫﺐ ﺗﺸﯿﻊ، ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮد**..

:: برچسب‌ها: ﺑﻪ ﮔﺰﺍﺭﺵ وبسایتﺷﻴﻌﻪ ﺁﻧﻼﻳﻦ , ﻋﻼﻣﻪ ﺳﯿﺪ ﻣﺤﻤﺪﺣﺴﯿﻦﻃﺒﺎﻃﺒﺎﺋﯽ , ﺣﺎﺝ ﻣﯿﺮﺯﺍ ﻋﻠﯽ ﺁﻗﺎﻗﺎﺿﯽ , نجف اشرف , ﺩﺧﺘﺮﻫﺎﯼ ﺍَﻓَﻨْﺪﯼ ﻫﺎ , ﺳﻨﯽ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﻟﺖﻋﺜﻤﺎنی , ﺁﻧﻘﺪﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﮐﺮﺩ , ﻣﻔﯿﺪ ﻭﺍﻗﻊ ﻧﺸﺪ؛ ﺩﯾﺪﻧﺪﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺎ ﺍﺟﺒﺎﺭ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﺟﺪﺍ ﮐﻨﻨﺪ , ﺷﺐ ﺍﻭل قبر , ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ )ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ , ﻓﺮﺷﺘﻪ , ﺁﺳﻤﺎﻥ , ﻭﺣﺸﺖ ﻭ ﺗﺮﺱ , ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺳﺮﻡ ﺳﻔﯿﺪﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺁﻣﺪﻡ , ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻗﺎﺿﯽ , ﻣﺬﻫﺐ ﺍﻫﻞ ﺗﺴﻨﻦﺑﻮﺩﻧﺪ , ﻣﺬﻫﺐﺗﺸﯿﻊ , ﻣﻦﺍﻣﺎﻡ ﺁﻥ ﺯﻥ ﻧﯿﺴﺘﻢ , ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽﻋﻠﯿﻪﺍﻟﺴﻼﻡ ,



چند سوال
نوشته شده در جمعه 10 خرداد 1392
بازدید : 2359
نویسنده : محمد اسلامی
من چند تا سوال از شما میپرسم، به قول خلیفه دومتان که کتاب خدا برای ما بس است. کجای قران امده باید زکات را به خلیفه باید داد؟ پس چرا ابوبکر بعد خلافتش مسلمانانی را که نماز به پا میداشتند و زکات هم میدادن فقط زکات را به ابوبکر نمیدادن، با انها جنگ کرد و تمام انها را قتل عام کرد و خالد بن ولید، به دستور ابوبکر مالک بن نویره را کشت و خالد بعد کشتن با زن مالک همبستر شد. چطور این را توجیح میکنید و میگویید خالد اجتهاد کرد؟ خالد به چه ایه قران استناد کرد؟ به کدام حدیث نبوی استناد کرد؟ ایا در قران امده صحابه بزرگوار پیامبر را فقط به خاطر ندادن زکات ان هم به ابوبکرـکه زکات پرداخت میکردندـ باید کشت و با زنش نزدیکی کرد. حالا شما با این حال میگویید هنوز ثواب هم میبرند ایا این عقلی است؟ ..

:: برچسب‌ها: اهل سنت ایران , خالدبن ولید , صحابه پیامبر , شبهات اهل سنت , ملازاده وهابی , من چند تا سوال از شما میپرسم , قول خلیفه دومتان که کتاب خدا برای ما بس است , کجای قران امده باید زکات را به خلیفه باید داد , پس چرا ابوبکر , مسلمانانی را که نماز به پا میداشتند , زکات را به ابوبکر نمیدادن , مالک بن نویره ,